جشنوارهها میتوانند چه نقشی در پیشرفت انیمیشن داشته باشند؟
زمانی یک هنر و یا صنعت میتواند ارزیابی درستی شود که در مواجهه با محصولات مشابه خودش قرار گیرد. جشنواره های انیمیشن میتوانند چنین نقشی را برای این هنر بازی کنند. در جشنواره ها محصولات ساخته شده در یک یا دو سال گذشته در کنار هم مورد قضاوت قرار میگیرند و به این شکل هم جامعه هنری میتواند پیشرفت و پسرفت آن هنر در جامعه را ببیند و هم هنرمندان با در جریان قرار گرفتن کارهای همکارانشان میتوانند جایگاه اصلی خود در این مجموعه را پیدا کنند.
موضوع اصلی جایزه گرفتن و یا نگرفتن نیست و همین که یک اثر بتواند استاندارد ها را رعایت کرده و در جشنواره ها (مخصوصا جشنواره های بین المللی) پذیرفته شود، این خود عملا یک موفقیت بزرگ است زیرا قضاوت در مورد آثار برای اهدای جایزه متغیر است و با تغییر داوران میتواند تغییر کند اما در بخش پذیرش، کیفیت آثار تعیین کننده است.
این خود یک زمینه مناسب برای پیشرفت فیلمسازان انیمیشن است زیرا آنها برای اینکه بتوانند در این عرصه حضور داشته باشند باید استانداردها را رعایت کرده و کیفیت کار خود را بالا ببرند و این عملا باعث پیشرفت انیمیشن نیز میشود.
همه گیری ویروس کرونا چه تاثیراتی بر انیمیشن گذاشته است؟
از طرفی مشکلات اقتصادی به وجود آمده باعث تقلیل سفارش ها شده و از طرف دیگر هماهنگی نیروهای تولید به ویژه در بخش تولیدات انبوه که به صورت متمرکز در شرکت های انیمیشن صورت میگرفتند دچار مشکل شد زیرا در این مجموعه ها نیاز بود عوامل کنار هم قرار بگیرند و حال دیگر این امکان از بین رفته بود. به تدریج زمانی که بر تولیدکنندگان محرز شد که این شرایط به زودی برچیده نخواهد شد تصمیم گرفتند به سمت تولیدات غیرمتمرکز بروند یعنی عوامل در فضایی دور از شرکت باید وظایف خود را انجام میدادند و به کمک اینترنت و فضای مجازی با یکدیگر ارتباط برقرار کرده و هماهنگ میشدند. این ساختار از سال ها قبل در جوامع حرفه ای و پیشرفته وجود داشت و بسیاری از تولیدات خیلی دور تر از مرکز سفارش صورت میگرفت اما برای ما این یک مقوله تازه بود. جنبه مثبت این قضیه همین بود که ما متوجه شرایط مناسب این نوع تولید شدیم به صورتی که حتی اگر شرایط به حالت عادی برگردد هم فکر میکنم شرکت ها و موسسه های انیمیشن رویه تولید غیر متمرکز و از راه دور را ادامه خواهند داد و یا حداقل به صورت تلفیقی از آن استفاده خواهند کرد یعنی بخشی به صورت متمرکز و بخشی به صورت غیرمتمرکز.
نظر شما درباره واقع گرایی در انیمیشن چیست؟ آیا واقع گرایی میتواند به انیمیشن ضربه بزند؟
دنیای انیمیشن زاییده ذهنیت است و آن چیزی که به واقعیت و واقعگرایی مربوط میشود عملا مربوط به سیستم فیلم زنده میشود. تا به حال چندین بار این اتفاق که انیمیشن بخواهد شبیه سازی با واقعیت را در پیش بگیرد به صورت خیلی نزدیک اتفاق افتاده ولی استقبالی از آن ها نشده است به طوری که نه جشنواره های انیمیشن و نه جشنواره های فیلم زنده آن ها را نمیپذیرفتند چون نه هیچگونه تخیل و فانتزی در آنها وجود داشت و نه عملا فیلم زنده بود.
البته در فرایند تمهیدات بصری در سینمای زنده (Visual Effects)، برای بخش هایی از فیلم های زنده که نیاز هست شبیه سازیها و بدلکاری ها و ساخت سازههای مجازی صورت بگیرد، انیمیشن واقع گرایانه بسیار بسیار نیاز است و کاربرد اصلی آن آنجاست.
نکته دیگری که به نظرم نیاز است به آن توجه شود واقع گرایی در قصه ها است. این کار را سالها است در آثار ژاپنی و آمریکایی میبینیم به این صورت که داستان های واقع گرا در فرم های گرافیکی به نمایش در میآیند. به دلیل استقبال مخاطبان، این روند به عنوان بخشی از صنعت انیمیشن به حیات خودش ادامه داده و هنوز نیز ادامه دارد.
در حال حاضر وضعیت انیمیشن در ایران را چگونه ارزیابی میکنید؟
به نظرم عادلانه تر است که ابتدا مقدمه ای از گذشته بگوییم و بعد به حال برسیم. قبل و اوایل انقلاب، انیمیشن گلخانه ای در ایران وجود داشت به این صورت که موسسه های دولتی مثل کانون پرورش فکری کودکان و یا وزارت ارشاد بودجه تولید انیمیشن را نه بخاطر اهداف اقتصادی بلکه به هدف ارتقا فرهنگ و هنر تامین میکردند. گستره انیمیشن بسیار محدود بوده و هنرمندان محدودی که از فضای گرافیکی و تصویرگری و نگارگری وارد این فضا شده بودند، با فراگیری تکنیک انیمیشن هنر تصویرگری و نگارگری را وارد انیمیشن کردند و سبکی را ایجاد کردند که اتفاقا در زمان خودش مورد استقبال نیز قرار گرفت اما شرایط جنگ و مشکلات اقتصادی اجازه نداد انیمیشن بیش از این رشد کند. بعد از خاتمه جنگ با ایجاد مراکزی مانند مرکز پویانمایی صبا، رونق بسیار زیادی در انیمیشن به وجود آمد و افرادی که تا قبل از آن به صورت بسیار محدود در این عرصه فعالیت میکردند، وارد تولید انبوه انیمیشن شدند. در کنار آن در فضای مجازی نیز مجموعه های اینترنتی رونق گرفت و افراد به صورت مستقل، با ایده های جذاب و طنز خود وارد انیمیشن شدند.
البته از لحاظ مخاطب، در حالی که بخش عمده ای از انیمیشن در دنیا سریال های بزرگسالانه است، متاسفانه در ایران بخش انیمیشن بزرگسالان همچنان نا آشناست و جا دارد در ایران شکل بگیرد و جایگاه پیدا کند.
چون من سال های دور و سال های جدید انیمیشن را دیده ام صراحتا میتوانم بگویم انیمیشن ایران در حال رشد است اما همچنان خیلی بیشتر از این نیاز است به انیمیشن توجه شود و ما باید بتوانیم با توجه به توانمندی هایی که در نیرو انسانی خود داریم، با کسب سرمایه، وارد بازار های بینالمللی شویم.
تا چه اندازه تفاوت کیفی بین آثار انیمیشن کوتاه و بلند ایرانی وجود دارد؟ چرا؟
انیمیشن کوتاه شرایط بهتری دارد زیرا شرایط تولید آن فراهم تر است؛ نیرویی که برای تولید این آثار نیاز است محدود تر هستند و میتوانند حتی در یک زمان کوتاه و با هزینه ای محدود، اثر هنری خود را تولید کنند اما برای تولید یک اثر بلند قطعا زیر ساختها و زمینه های بسیار گسترده تری نیاز است.
همانطور که اشاره کردم عقبه و پایه انیمیشن ایران از هنر گرافیک و نقاشی می آید در حالی که پایه و بنیان انیمیشن، سینما است و این عدم آشنایی هنرمندان ما نسبت به مقوله فیلمسازی و قصه گویی و روایت، نیاز به تقویت دارد. ما در کار های کوتاه به راحتی به کیفیت دلخواه میرسیم اما در کارهای بلند نیاز به تربیت نیروهای تخصصی داریم. در تمام دنیا دانشگاه ها هنرمند به وجود میآورند و نیروی کار و تخصص در کالج ها و موسسات خصوصی و بعضی از شرکت های تولید انیمیشن که خود نیروی کار نیز تربیت میکنند به وجود می آید. این اتفاق باید در ایران نیز برای فیلم های بلند و سریال ها رخ بدهد.
اصلی ترین مشکل انیمیشن سازان جوان را چه میدانید؟
عجله و اینکه میخواهند خیلی سریع به موفقیت و پول برسند. ما افراد فنی بسیار خوبی داریم که در سراسر جهان مشغول به کار هستند اما باید توجه کنیم که ما فیلمساز هستیم نه متخصص نرم افزار یا نقاش و گرافیست. بحث فیلمسازی همه مفاهیم فیلمنامهنویسی، کارگردانی، بازیگری، فیلمبرداری و تدوین را در بر میگیرد و نسل جوان باید شاخه سینمایی خودش را تقویت کند و این نیازمند مطالعه و زمان است.
چه توصیه ای برای دانشجویان و فعالان حوزه انیمیشن دارید؟
در حالی که اساس و شاکله اصلی فیلمسازی فیلمنامه است اما متاسفانه در آثار جوانان کمتر به آن توجه میشود. خیلی از انیمیشنسازان جوان فکر میکنند باید قصه را خودشان بنویسند. این اتفاق جالبی است و این کار را هم بکنند ولی ما میتوانیم به داستاننویسها و قصه نویس ها نیز اتکا داشته باشیم. البته قصه ها و کتاب ها لزوما فیلمنامه مستقیم نیستند ولی شاکله داستانگویی و قصه گویی خوبی را دارند.
در پایان من دانشجویان را به تداوم توصیه میکنم. راز موفقیت در ادامه داشتن است. خسته نشوند و از شکست های خود تجربه بگیرند. مهمترین روش یادگیری تجربه است و بقیه کلاس ها و دانشگاه ها و ابزار ها مکمل هستند. قطعا ما نسل با استعدادی داریم که انشاالله با آن ها به آینده ای موفق و روشن در انیمیشن ایرانی خواهیم رسید.